loading...
شرکت آوند اترک بجنورد
سید تقی موسوی بازدید : 89 شنبه 14 شهریور 1394 نظرات (0)

توسعه پایدار با آبخیزداری



و مراتع سر سبز به بیابانهای بی آب و علف بدل می شوند. متاسفانه بعضی افراد بدنبال کسب درآمد بیشتر اقدام به شخم این اراضی جهت کشت دیم می کنند که خود زمینه را جهت فرسایش و تخریب بیشتر زمین فراهم می کند .

بوته کنی ، قطع درختان و چرای مفرط در مراتع نهایتا" مراتع و جنگلها را به بیابانهای خشک و بی آب و علف تبدیل خواهد کرد. آثار زندگی گیاه و دام در این بیابانها کمتر به چشم می خورد و حسرت دیدن آب و سر سبزی را بر دل هر بیننده ای به جای می گذارد.

با ادامه روند تخریب مراتع ، گیاهان مرتعی در سطح مراتع از بین رفته و بعلت کمبود علوفه عشایر مجبور به فروش دام های خود شده و برای امرار معاش راهی شهرها می شوند.

 

 

 توسعه پایدار با آبخیزداری

و مراتع سر سبز به بیابانهای بی آب و علف بدل می شوند. متاسفانه بعضی افراد بدنبال کسب درآمد بیشتر اقدام به شخم این اراضی جهت کشت دیم می کنند که خود زمینه را جهت فرسایش و تخریب بیشتر زمین فراهم می کند .

بوته کنی ، قطع درختان و چرای مفرط در مراتع نهایتا" مراتع و جنگلها را به بیابانهای خشک و بی آب و علف تبدیل خواهد کرد. آثار زندگی گیاه و دام در این بیابانها کمتر به چشم می خورد و حسرت دیدن آب و سر سبزی را بر دل هر بیننده ای به جای می گذارد.

با ادامه روند تخریب مراتع ، گیاهان مرتعی در سطح مراتع از بین رفته و بعلت کمبود علوفه عشایر مجبور به فروش دام های خود شده و برای امرار معاش راهی شهرها می شوند.

فرسایش خاک هر سال شدیدتر شده و با هر بارندگی ، خاک با ارزش از دسترس خارج می شود. با فقیر شدن پوشش گیاهی ، دامداران مجبور به تعلیف دام با استفاده از سر شاخه های درختان و علوفه های دستی می شوند. کمبود علوفه باعث سوء تغذیه ، ضعف و بیماری دام می گردد و کاهش تولید گوشت و شیر و کم شدن درآمد دامداران را بدنبال خواهد داشت.

با از بین رفتن پوشش گیاهی در سطح مراتع در مواقع بارندگی ، آب بدون اینکه در خاک نفوذ کند به سرعت روی سطح زمین جاری شده و جویبارهای کوچک دست به دست یکدیگر می دهند و سیلابهای بزرگی به راه  می افتد که در مسیر خود چادر های عشایر ، روستاهای پائین دست ، جاده ها ، پلها و زمینهای زراعی را تخریب می کند.

با انجام عملیات آبخیزداری و احیاء پوشش گیاهی شرایط مجددا" جهت بهره برداری با مدیریت صحیح فراهم می گردد. باید دانست که در این مرحله نیز چنانچه بدون توجه به نکات فنی بهره برداری صورت گیرد ، امکان تخریب و بیابانزائی وجود دارد و سرمایه و بودجه صرف شده به هدر خواهد رفت. نکته قابل توجه این است که قبل از تخریب مرتع باید با کمک کارشناسان بنحوی از مراتع استفاده شود که نیاز به اجراء طرحهای پر هزینه احیاء مراتع نداشته باشیم.

 2- تاريخچه فعاليت هاي آبخيزداري در ایران

 - مقطع زمانی 1338 - 1328 :

سال 1328 – تشكيل ادارات بررسي هاي آب وخاك وحفظ منابع در وزارت كشاورزي

 سال 1337- گزارش كارشناسان فائو درباره وضعيت خطرناك فرسايش خاك در ايران

سال 1338 – اجراي عمليات نمونه حفاظت خاك در زير حوزه سيراچال كرج توسط كارشناسان فائو

- مقطع زماني 1347 - 1339 :

اولين گزارش نسبتاً مفصلي كه در مورد فرسايش خاك وحفاظت آب وخاك در ايران انتشار يافت گزارش كارشناسان فائو به زبان انگليسي بود كه درسال 1341 توسط كميته حافظت آب وخاك وزارت كشاورزي به فارسي برگردانده شد.

در سال 1339 همزمان با شروع عمليات احداث سدهاي بزرگ مخزني بويژه سدكرج ، متعاقب ارائه گزارش كارشناسان فائو ، خطر رسوبگذاري در مخازن اين سدها  مورد توجه قرار گرفت . در همين سال اولين برنامه آزمايشي حفــاظت خــاك در حوزه فرعي سيراچال ( بخشي از حوزه آبخيز سد كرج ) درمساحت 600 هكتار به مرحله اجراء درآمد.

سال 1347 دفتر فني خاك بمنظور مبارزه با فرسايش بادي ، تثبيت شن هاي روان وافزايش عمر مفيد سدهاي در دست بهره برداري بويژه سدهاي سفيد رود وامير كبير تأسيس گرديد.

- مقطع زماني 1357 - 1348 :

از سال 1348 به بعددامنة فعـاليتهاي دفترفني خاك برروي حوزه هاي آبخيز سدهاي دز ، سفيد رود و امير كبير متمركز گرديد . در اين سال اولين اعتبارات به طرحهاي حفاظت از آبخيزها تخصيص پيدا كرد.

 درسال1349 – اولين طرح آبخيز داري توسط فارغ التحصيلان دانشكده جنگلداري كرج تهيه شد.

 در سال 1350 متعاقب توسعه فعاليتهاي آبخيزداري وبمنظور ايجاد هماهنگي بين واحدهاي اجرائي دست اندر كاردر فعاليتهاي آب وخاك وعرصه هاي آبخيز وهمچنين جلوگيري از تداخل وظايف شورايعالي آبخيز داري به رياست معاون نخست وزير در امورعمراني تشكيل گرديد.

سال 1351- دفتر فني خاك كه در سال 1347 تأسيس شده بود در اين سال به دفتر حفاظت خاك وآبخيزداري تبديل شد . تشكيل اين دفتر رابه لحاظ توسعة چشمگير فعاليتهاي آبخيزداري ميتوان نقطه عطفي در تاريخ آبخيزداري كشور بحساب آورد.

 سال 1353 – اولين طرح جامع آبخيزداري توسط كارشناسان ايراني تهيه گرديد.

طي اين دوره 10 ساله جمعاً 698 هزار هكتار از آبخيزهاي كشور تحت پوشش عمليات آبخيزداري قرار گرفت وبراين اساس متوسط عملكرد سالانه 8/69هزار هكتار بوده است .

- مقطع زماني 1369 - 1358 :

در اين دوره با نگرش به اقدامات اجرايي انجام شده در دوره هاي قبل و، ضرورت انجام مطالعات پايه وجامع آبخيز داري به نحو ملموس تري رخ مينمود . لذا انجام مطالعات جامع وتفصيلي- اجرايي در سطح نسبتاً وسيعي توسط كارشناسان ايراني دنبال شد. برا اين اساس جمعاً4/1 ميليون  هكتار از آبخيزهاي كشور تحت پوشش عمليات اجرائي آبخيزداري قرار گرفت

متوسط عملكرد سالانه در اين دوره 12 ساله 3/117 هزار هكتار بوده است .

- مقطع زماني 1379 - 1370 :

ارتقاء تشكيلات آبخيزداري كشور از سطح يك دفتر به يك معاونت در وزارت جهاد سازندگي موجب گسترش كمي فعاليتها واهداف آن گرديد .

 طي اين دوره 10 ساله سالانه بطور متوسط 907 هزار هكتار ودر مجموع سطحي بالغ بر067/9 ميليون هكتار زير پوشش عمليات آبخيزداري قرار گرفت.

مقايسه سطح عملكرد فوق نسبت به دهه قبل حدود 8 برابر افزايش نشان ميدهد . در طي اين دهه فعاليتهاي آبخيزداري دراكثر استانهاي كشور در سطح گسترده اي به مرحله اجراءدرآمده است.

- سال 1380 :

پائيز 1380- با ادغام وزارتين جهاد سازندگي و كشاورزي وتشكيل وزارت جهاد كشاورزي ، معاونت آبخيزداري و سازمان جنگلها ومراتع كشور در يكديگر ادغام گرديدند. حجم عمليات انجام شده در اين سال 1360 هزار هكتار بوده است.

  

3-  علوم مرتبط با آبخیزداری:

یک پروژه ساده آبخیزداری از چند مطالعه مستقل تشکیل شده است که هر کدام کارشناس مربوط به خودش را میخواهد:

۱) مطالعه فیریوگرافی:این مطالعه به بررسی خصوصیات ظاهری آبخیز می پردازد.

۲) مطالعه هواشناسی: به طور کلی به بررسی اقلیم منطقه می پردازد.

۳) مطالعه هیدرولوژی: به بررسی آبهای موجود در منطقه می پردازد.

۴) مطالعه خاک شناسی: به مطالعه انواع خاکهای موجود در منطقه وپتانسیل های آن می پردازد.

۵) مطالعه زمین شناسی: به بررسی جنس ونوع سازندها و برخی عوامل مورفولوژیکی وقدمت سازندها وعوامل تشکیل آنها می پردازد.

۶) مطالعه فرسایش و رسوب: به بررسی انواع فرسایش در حوضه وفرسایش پذیری وپتانسیل رسوبگذاری رودخانه        می پردازد.

۷) مطالعه پوشش گیاهی: به بررسی تیپهای مختلف گیاهی منطقه میپردازد وبرنامه چرا و شدت چرا را تعیین میکند و درصد وجود کلاسهای مختلف را در حوضه مشخص میکند.

۸) مطالعه اقتصادی: به بررسی شاخصهای اقتصادی و ارزیابی اقتصادی طرح می پردازد.

۹) مطالعه کشاورزی و اجتماعی: به بررسی عوامل کشاورزی و اجتماعی آبخیز نشینان میپردازد , شاخصهایی از قبیل: جمعیت, تعداد خانوار, چگونگی کسب درآمد, تعداد دام,انواع محصولات کشاورزی منطقه و… در این مطالعه بررسی می شود.

۱۰) عملیات بیولوژیک: به ارائه طرحهای کاشت نهال, بذر کاری و… برای حفظ عرصه طبیعی آبخیز(از نظر پوشش گیاهی) وبهبود وضعیت آن , وتثبیت بیولوژیک خاک از طریق پوشش گیاهی می پردازد.

۱۱) عملیات مکانیکی: ارائه طرحهایی از قبیل احداث بندهای خاکی, گابیون, خشکه چین و عملیات ذخیره نزولات آسمانی از طریق احداث فارو, تراس و بانکت بندی در این مجموعه می باشد.

۱۲) تلفیق: به تعبیری عصاره مطالعات فوق می باشد که طرحی جامع وکلی ارائه می دهد و تعیین واحدهای کاری همگن از بخشهای تلفیق به حساب می آید که در آن نقشه های تهیه شده از هر گزارش روی هم قرار می گیرد و پلیگون های حاصل به عنوان واحدکاری معرفی می شوند.

تلفیق گر برای هر یک از این واحدها عملیات خاصی را پیشنهاد می کند.

در این واحدها خصوصیاتی از قبیل نوع خاک, مساحت, نوع تیپ (اعم از تیپهای گیاهی, رخنمون سنگی, زمینهای دیم وزراعی و…),گروه هیدرولژیک خاک ,عمق خاک, بافت خاک , پتانسیل تولید هرزآب و… مشخص می شود.

  

4- آبخیزداری

برای بیان تعریف آبخیزداری باید در ابتدا معنی حوضه آبخیز را بدانیم:

 4-1- آبخیز(watershed):

آبخیز واحدی هیدرولوژیک است که به عنوان واحد فیزیکی , بیولوژیکی, سیاسی, اجتماعی و اقتصادی برای طراحی و مدیریت منابع طبیعی (آب, خاک, پو شش گیاهی) پذیرفته شده است.

به عبارت دیگر آبخیز منطقه ای توپوگرافی است که توسط یک سیستم رودخانه  زهکشی میشود .

 4-2-  تعاریف آبخیزداری (watershed management):

آبخیزداری عبارت است از فرآیند تنظیم و اجرای اقدامات مناسب به منظور اداره منابع موجود در آبخیز با کسب منافع بدون آسیب رساندن به موجودیت این منابع .

آبخيزداري عبارت است از فرآيند تنظيم و اجراي اقدامات مناسب به منظور اداره منابع موجود در آبخيز باكسب منافع ، بدون آسيب رساندن به موجوديت اين منابع .

آبخیزداری یعنی تغذیه سفره آبهای زیر زمینی و افزایش تولید محصول .

آبخیزداری یعنی بهره گیری از مجموعه گسترده دانش و تجربه است در راه یافتن راه های پیشگیری و رویارویی با فرسایش خاک و سیلابهای مخرب .

آبخیزداری یعنی حفظ و احیاء آبخیزهای بحرانی .

آبخیزداری یعنی بهره برداری کامل از سرمایه گذاریهای هنگفت مالی در منابع اقتصادی کشور، آبخیزداری یعنی بهره برداری مناسب و درست از منابع طبیعی و کشاورزی حوزه های آبخیز .

آبخیزداری یعنی تقویت پوشش گیاهی و کاهش زیانهای سیل های ویرانگر.

 علم آبخيز داري در اوایل قرن بیستم به دلایل زیر ایجاد شده است :

·        کسب دانش و آگاهی  بیشتر در مورد دوره هیدرولوژیک و عملكرد آن .

·        افزایش جمعیت و فشار حاصله از آن به اراضی و منابع آب .

·        افزایش بیش از حد مصرف آب که ناشی از پیشرفت فن آوری و بالا رفتن سطح زندگی مردم بوده است .

·        بروز مشكلات جدید وپیچیده مرتبط با آب از جمله: مشكل وجود مناطق سیل گیر, ایجاد آلودگی آب, سکونت در مناطق خشک و…

 مدیران امور برنامه ریزی , سرانجام پی بردند که آبخیز میتواند به عنوان بهترین واحد طبیعی برای اداره منابع طبیعی محسوب شود .

  

5- اهداف مديريت منابع آبخيز عبارتند از (اهداف آبخيزداري)

تحت كنترل درآوردن عمليات كشاورزي ، دامپروري ، ساختمان سازي ، راهسازي ، قطع درختان و به طور كلي هرگونه عملي چه مفيد و چه مضر ، چه مثبت و چه منفي ، ارزيابي آنها و توجه به وضعيت آبخيز براساس خصوصيات زمين شناسي ، خاك شناسي ،  پوشش گياهي ، اقليم شناسي ، هيدرولوژي و ارائه رهنمودها و پيشنهادها جهت اجرا و مديريت صحيح در مورد همه عوامل طبيعي و زيستي هر اكو سيستم در واحدهاي طبيعي خاص و اعمال مديريت بر روي عواملي كه در توزيع آب و كيفيت هيدرولوژيكي تاثير دارند ، تا به صورت مطلوب و علمي ، خاك حوضه آبخيز از فرسايش حفظ گردد .

 آبخيزداري الهي ترين نگاه به طبيعت است و آبخيز دار را ميتوان پزشك طبيعت ناميد. يك آبخيزدار خوب با بررسي دقيق و مطالعه علمي حوضه آبخيز ، به تعبيري دردهاي يك حوضه را شناخته ، و درجهت درمان آن برنامه ريزي ميكند. آبخيزداري با نگاهي خدا گونه عرصه طبيعت را براي زيست و بهره برداري انسان مهيا ميكند.

شايد اين تعابير كمي اغراق آميز به نظر برسد ، اما ميشود تمام علوم را هديه اي از جانب خدا براي حكومت بر كره خاك دانست. اگر ما با اين ديد به علوم نگاه كنيم ، هرگز آنها را در راه نابودي نوع بشر به كار نخواهيم بست .

 

6-  مجموعه عملیات و اقدامات آبخیزداری

هنر بهره وری از آب، خاک، گیاه وجانوران به وسیله ی انسان بدون وارد کردن خسارت به طبیعت یا با حد اقل خسارت ممکن و به بیان دیگر استفاده ی  مبتنی بر دانایی محوری از منابع تجدید شونده در راستای توسعه ی پایدار را آبخیز داری می نامند.

 بر این اساس عمده ترین اقدامات عملی مرتبط با آبخیزداری به شرح ذیل خواهد بود:

عملیات بیولوژیکی ، عملیات مکانیکی ، عملیات بیومکانیکی ، ساير عمليات مرتبط ، آبخوان داری ، تغذیه سفره های آب های  زیر زمینی ، کنترل سیلاب ، بيابان زدايي ، جلوگیری از فرسایش بادی و تثبیت شن های روان

 6-1- عملیات بیولوژیکی

همان گونه که از نام عملیات بیولوژیک پیداست اساس این عملیات استفاده از موجودات زنده(گیاهان وجانوران )است. مقصود از گیاهان در اینجا ریزترین آنها مثل گلسنگ تا بزرگ ترین آنها چون درختان عظیم الجثه است. با این تعریف گیاهان با ریشه، ساقه، برگ وحتی بقایای خود بر تثبیت و افزایش بهره وری از خاک می افزایند. جانوران نیز به طرق مختلف از جمله کنترل آفات وبیماری ها، افزایش باروری گیاهان و کمک به تولید و پراکنش بذر درعرصه های طبیعی، گسترش کمی و کیفی گیاهان را افزایش داده ودر نهایت تثبیت وپایداری خاک ها را به ارمغان خواهند آورد.

با این تعریف عملیات بیوژیک طیف وسیعی از عملیات اجرایی را شامل می شود که در عرصه های طبیعی به اجرا در    می آید. این عملیات چون با موجود زنده سروکار دارد نیاز به مراقبت خاص خود برای  تثبیت دارد که از آن جمله     می توان به حفاظت و قرق حین و بعد از اجرای عملیات اشاره کرد .

 6-1-1- بذرپاشی  

عملیات بذرپاشي در مناطقی که بارندگی کافی دارند و به دو شکل دست پاش یا به وسیله ی دستگاه اجرا می شود. درمواقع لازم برای تثبيت شيبهاي ناپايدار و افزايش ضريب اطمينان براي سبز شدن بذرها، آنها را قبل ازافشاندن بر روي منطقه، مورد تيمارهاي خاص قرار مي دهند، مقدار بذرها و تعيين قوه ی ناميه و خلوص بذر از اقداماتي است كه قبل از بذر پاشي بايد در نظر گرفته شود .

6-1-2- كپه كاري

اين گونه عمليات معمولاً در مراتعي با پوشش گياهي تنگ اجرا مي شود. برای انجام کپه کاری مناطق باید از نظر پوشش گیاهی ، خاک و اقلیم شرایط مناسبی داشته باشند و در مناطقی انجام می شود که نتوان با ماشین آلات بذر کاری آنها را اصلاح نمود . مناطق مناسب این عملیات باید پوشش گیاهی فقیر یا خیلی فقیر داشته باشند و در ضمن درصد گونه های مرغوب مرتع ای کمتر از 10 تا 15 درصد باشد. اراضی با شیب بیشتر از 20 تا 25 درصد ، بافت متوسط و کم عمق بدون شوری و قلیائیت و بارندگی بیش از 250 میلیمتر از دیگر شرایط کپه کاری می باشد .

  از آنجا كه در کپه کاری در هر چاله مقداري بذر كاشته مي شود این روش براي اصلاح مراتع فقير كاربرد خوبي دارد. كپه كاري همانند بذركاري است با این تفاوت که در کپه کاری در هر چاله ی كوچك که در قسمتهای مختلف مرتع حفر شده است چند بذر ريخته می شود، بنابراین اين روش اصولاً با دست قابل اجرا بوده و كمتر از ماشين براي كپه كاري استفاده مي شود .

 6-1-3- بذركاري

بذركاري معمولاً در مناطقي اجرا می شود كه از لحاظ اقليمي و يا فيزيكي مشكلاتي برای  تثبيت و سبز شدن بذر وجود دارد. به عنوان مثال در مناطقي كه داراي بارندگي كافي نیست و احتمال عدم تثبيت بذر زياد باشد يا مناطقی که امكان خورده شدن بذر به وسیله ی  حشرات، حيوانات اهلي و وحشي وجود داشته باشد مي توان از روش بذركاري استفاده کرد. همچنين در مناطقي كه داراي شيب زياد بوده يا امكان جابجايي بذر به وسیله ی رواناب ها وجود داشته باشد از اين روش استفاده می شود. آنچه درمورد اقدامات اوليه در روش بذرپاشي اشاره شده است در مورد بذركاري نيز لازم و ضروري است و تفاوت عمده ی اين دو روش تنها  در شيوه ی كاشت  بذر است.

كشت بذر( هسته ) مانند: بادام  گردو.....       علوفه كاری مانند: یونجه  اسپرس  .....

 6-1-4- كشت نواری

در صورت مناسب بودن زمین، براي جلوگيري از فرسايش خاك در اراضي زراعي از كشت نواري استفاده مي شود. معمولاً كشت نواري را به صورت تناوب زراعي با تلفيقي از گونه هاي مختلف مورد استفاده قرار مي دهند. بدين ترتيب كه در نوارهاي احداث شده به طور متناوب تركيبي از گونه هاي مختلف زراعي و يا علوفه ای  كشت مي شود باید توجه داشت که زمان برداشت محصولات از هم متمايز باشد.

6-1-5- كشت ترازی

اين عمليات نيز همانند كشت نواري برای کاهش فرسایش خاک در اراضي كشاورزي انجام مي شود. كشت ترازي به عملياتي گفته مي شود كه شخم بر روي خطوط تراز انجام گرفته باشد و بذرها بر روي اين محلها كاشته شود. اين گونه عمليات معمولاً با تراكتورهاي ترازدار اجرا شده و بدين وسيله از جابجايي خاك ممانعت بعمل مي آيد. علاوه بر آن ميزان رطوبت خاك در صورت اجراي كشت ترازي در اراضي زراعي افزایش می یابد.

 6-1-6- قلمه كاری

اين روش بيولوژيكي معمولاً در اراضي مربوط به حاشيه ی  رودخانه ها، درياچه ها، تالابها و مخازن سدها كه خاك آنها رطوبت كافي داشته باشد و از لحاظ بافت نيز مناسب باشد مورد استفاده قرار مي گيرد. همچنين نوع نهالهاي مورد نظر براي قلمه كاري بايد از گونه هاي درختي انتخاب شوند كه استعداد رويش از طريق قلمه را دارا باشند.

 قلمه كاري اصولاً يك روش ساده و كم هزينه نسبت به ديگر پروژه هاي بيولوژيكي است ولي از لحاظ كاربرد داراي محدوديتهايي است كه قبلاً به آنها اشاره شد. قلمه كاري اغلب به دو روش در عرصه هاي مورد نظر انجام مي شود. روش اول اين است كه قلمه هاي تهيه شده به طور مستقيم به محل هاي پيش بيني شده برای كاشت انتقال مي يابند. در روش دوم قلمه هاي آماده شده در گلدانها يا خزانه هاي مناسب پرورش يافته و پس از ريشه دواني به عرصه ی اصلي انتقال مي يابند.

 6-1-7- نهالكاری

 ·        مثمر ، صنعتی

 نهالكاري اصولاً در اراضي با كاربري جنگل و باغ و در پروژه هاي مرتبط با تلفيق زراعت و نهالكاري (Agro forestry) به كار برده مي شود. نهالهاي مورد استفاده در پروژه هاي نهالكاري ممكن است مثمر يا غيرمثمر باشند. نهال هاي غيرمثمر معمولاً در اراضي جنگلي و نهال هاي مثمر در باغات يا اراضي زراعي چند منظوره استفاده می شوند .

یکی از روشهای بیولوژیک مبارزه با فرسایش و نیز احیای حوضه های آبخیز است . برای کنترل فرسایش در کناره های آبراهه ها و نیز برای تثبیت رسوب در پشت سدهای اصلاحی می توان اقدام نهال کاری کرد. البته باید سعی شود که از نهال های بومی منطقه استفاده شود تا میزان موفقیت پروژه افزایش یابد .

 6-2- عملیات مکانیکی

اين گونه عمليات در پروژه هاي آبخيزداري بر اساس كاربري خاص اراضي  در عرصه هاي آبخيز كشورمان طراحي و اجرا مي شود. برخی از این روش ها موجب كاهش طول شيب دامنه ها و تعدادي نيز موجب حذف شيب دامنه ها  مي گردد. ازآنجا كه شيب و طول آن طبق مدل فرسايش جهاني (USLE) در كاهش ميزان  فرسايش خاك موثراست اجرای این پروژه های آبخیزداری  در کاهش  فرسايش و رواناب تاثير گذار خواهد بود.

  انتخاب عمليات مكانيكي جهت اصلاح آبخيز نياز به شناخت عوامل مختلف حوضه دارد. نفوذ پذيري كم نزولات آسماني در خاك حوضه وجاري شدن رواناب هاي شديد سطحي، به ويژه در فصل چرا كه زمين فاقد پوشش گياهي است از يك سو و ريزش رگبارهاي شديد بهاره از سوي ديگر، باعث تجمع و تمركز آب در آبراهه هاي حوضه شده و در نتيجه فرسايش را تشديد مي كند.

 

6-2-1-  بند های رسوب گیر یا تاخیری

6-2-1-1-بند های چپری

بندهاي چپري از تيرهاي چوبي و شاخ وبرگ درختان ساخته مي شود و به دليل مقاومت كم درآبراهه هايي كه آب درآنها قدرت ويران كنندگي كمتری دارد ساخته مي شود. کم کم گل ولاي درپشت اين بندها جمع شده و بعد ازمدتي به شكل سكوهاي كوچك در مي آيد که محل مناسبي براي كاشت گياهان به شمار مي رود، بنابرين با كاشت نهال ها و قلمه      مي توان از خراب شدن آبراهه جلوگيري كرد.

 6-2-1-2-  بندهای سبك فلزی، توری سیمی ، چوبی و پایه بتنی

ازآنجا که پایداری اين گونه سازه ها بر اساس وزن آنها نبوده بلكه با استفاده از پايه هاي بتني، فلزي و چوبي در داخل زمین مستحكم می شوند و نسبت به نيروهاي واژگوني (هيدرواستاتيك) پايداري نشان مي دهند  به چنين سازه‌هايي در پروژه ‌هاي آبخيزداري (( بند سبك)) گفته مي شود و تحليل پايداري آنها از طريق بررسي لنگرهاي واژگوني صورت می گیرد. اين گونه بندها حداكثر تا ارتفاع يك متر از بستر آبراهه ها ساخته شده و لذا كاربرد محدودتري دارند.

 6-2-1-3- بندهای خشكه چین

بندهاي خشكه چين از سنگ هاي زاويه دار كه به صورت خشكه چين بر روي هم قرار مي گيرند ساخته مي شود. اين گونه سازه ها به علت ناپايداري سنگها تا ارتفاع يك متر از بستر طراحي و اجرا مي شوند و  كاربرد محدودتری  دارند و به دلیل انعطاف پذيري مناسب این نوع سازه ها در آبراهه هاي كم اهميت كه ميزان دبي آنها از مقدارمشخصی بیشتر     نمی شود ساخته مي شوند. ميزان خلل و فرج موجود در فضاي بين سنگها همانند بندهاي توري سنگي بوده و لذا براي تله اندازي  رسوبات دانه درشت بيشتر كاربرد خواهند داشت.

6-2-1-4-  بندهای توری سنگی ( گابیون )

بندهاي توري سنگي جزو سازه هاي عرضي محسوب شده و برای رسوب گذاري طراحي و اجرا مي شوند. اين گونه سازه ها با استفاده از سنگ و توريهاي گالوانيزه ساخته شده، داراي انعطاف پذيري مناسبي هستند و به علت داشتن تخلخل (فضاي خالي بين سنگها) در مواقع سيلابي حالت غوطه وري دارند. بندهای توری سنگی به علت سادگي و اجراي آسان،

 كاربرد زيادي در پروژه ‌هاي آبخيزداري دارد، اما علی رغم سهولت در ساخت و انعطاف پذيري سازه ها در صورتي كه از لحاظ مكان يابي و يا طراحي مشكل داشته باشند، به راحتی آسيب خواهند ديد .

  6-2-1-5-  بندهای ملاتی

با توجه به اینکه بندهاي ملاتي از مصالح سنگ و سيمان ساخته مي شوند نسبت به بندهاي توري سنگي تا ارتفاع مشخصي (3 متر ارتفاع مفيد) پرهزينه تر هستند، اما در صورتي كه ارتفاع بندها افزايش يابد هزینه های ساخت آنها کاهش خواهد یافت. اين گونه سازه ها نسبت به بندهاي توري سنگي داراي انعطاف پذيري كمتري هستند به همین دلیل برای اجرا در مناطقي كه داراي ساختار زمين شناسي و خاك شناسي سستي هستند مناسب نخواهند بود. بندهاي ملاتي نيز همانند بندهاي گابيون درعرض آبراهه ها ساخته مي شوند و تاثيرگذاري آنها مشابه بندهاي توري سنگي است با اين تفاوت كه به دلیل نبود خلل و فرج در بندهاي ملاتي رسوبات ريزدانه امكان تله اندازي خواهند داشت، بنابراین در حوزه هاي آبخيز با رسوبات بار كف نسبتاً زياد و يا آبراهه هايي كه داراي فرسايش كناره اي و فرسايش بستر باشند، بندهاي توري سنگي كاربرد مناسبتری خواهند داشت.

  6-2-1- 6- بندهای خاكی و توركینست

اين گونه سازه ها كه با مصالح خاكي ساخته مي شوند در صورتيكه تا ارتفاع مفيد 5 متر اجرا شوند از نظر رسوبگيري اهميت خواهند داشت اما اگر ارتفاع مفيد آنها بين5 تا 15 مترباشد بیشتر از نقطه نظر ایجاد تاخير در رواناب و ذخيره ی آب مد نظر خواهند بود. به هر حال استفاده از بندهاي خاكي با ارتفاع كمتر، در پروژه هاي آبخيزداري متداولتر است. بندهاي خاكي به علت دارا بودن خصوصيات ويژه، سرريزهاي متفاوتي دارند بنابراین  نصب سرريز اضطراري در آنها كه براي عبور جريانهاي سيلابي در نظر گرفته مي شود ضروري خواهد بود. مصالح مورد نياز بندهاي خاكي از مواد بستر آبراهه ها یا منابع نزدیک تامين می شود.

توركينست ها نيز همانند بندهاي خاكي از مصالح مواد بستر ساخته مي شوند، با اين تفاوت كه مقطع طولي آنها مستقيم نبوده بلكه بر حسب شرايط محلي انحنا دارد. توركينست ها  علاوه بر تله اندازي رسوب، ذخيره ی آب را نيز در پي دارد در حالي كه بندهاي خاكي با ارتفاع مفيد بيش از 5 متر بيشتر جنبه ی  تاخيري خواهند داشت .

 6-2-2-  بندهای تنظیمی

این گونه بندها به منظور تنظیم دبی ورودی و خروجی به مجرای خاصی کاربرد دارد.این گونه سدها رامی توان به دو دسته تقسیم کرد:

 6-2-2-1-  بند های تنظیم کننده ی جریان به منظور آبگیری

بند های تنظیمی که گاهی بند های انحراف آب نیز به آنها اطلاق می گردد، وظیفه بندهای تنظیمی برداشت درصدی و در موارد خاص تمامی جریان آب جاری و انتقال آن به تاسیسات بهره برداری را میسر می سازد. به عنوان  مثال برداشت 3 متر مکعب آب از رود خانه ای که دبی پایه ی آن هرگز از 5 متر مکعب در ثانیه کمتر نیست به منظور تولید برق در نیروگاه برق آبی.

 6-2-2-2-  بند های ذخیره ی سیلاب وخروج کنترل شده

بندهای ذخیره ی کنترل سیلاب دارای مخزنی به حجم دبی سیلاب دوره ای است مانند ذخیره سازی سیلاب های چند روزه و تخلیه طولا نی مدت آن (تخلیه یک ماهه ی سیلاب). ذخیره ی یک سیلاب و خروج کنترل شده به منظور بهره برداری از سیلاب و یا جلوگیری ازخسارات احتمالی سیلاب هدف ساخت چنین سازه هایی است.

6-2-2-3-  بند مخزنی

احداث سد مخزنی در مواردی که منحني آبگذري رودخانه اي در بعضي از ماه های سال  با منحني نياز و مصرف آب درهمان ماه ها منطبق نباشد يعني در مقابل چند ماه كم آبي، در چند ماه باقیمانده ی سال، آبگذري رودخانه آنقدر زياد باشد كه پس از تامين نيازها، مازاد آن به صورت سيلاب از دسترس خارج شود، براي تامين آب مورد نياز در همه ی روزها، و استفاده كامل تر از كل جريان ساليانه ی آب رودخانه مورد توجه قرار مي گيرد. در این روش  با جمع آوري  و ذخيره ی سيلاب در درياچه ی سد و تنظيم آب خروجي از آن تامين نيازهاي مصرف كنندگان در طول سال مقدور      می سازد.

 6-2-3-  دیواره حائل

برای پایدارسازی شیب ها در مقابل ریزش، دیوار حائل در پای  شیب ایجاد  می شود  و به وسیله ی  پنجه  و رویه دامنه را در مقابل آب شستگی  و فرسایش حفاظت می کند .

 6-2-3-1-  اپی ها وآب شكن ها

این ديوارها به منظور جلوگيري از تخريب اراضي حاشيه ی رودخانه و پيشروي آب در مواقع جاري شدن سيلاب احداث مي شود. با احداث ديواره هاي بتني، گابيوني، سنگي، ملاتي وحتي خاكي ، سدي در مقابل آب ايجاد مي شود كه ضمن كم كردن انرژي آب، آن را در بستر رودخانه و بدون آسيب رساندن به اراضي و يا مناطق مسكوني و ساير ابنيه هاي  حاشيه به خارج ازحوضه هدايت می کند. همچنين در مناطقي كه لغزش و ريزش خاك وجود دارد، این ديواره ها ساخته مي شود.

 به طورکلی اپی ها، سازه هایی هستند که برای دور کردن وانحراف آب از پای تراس ها وکناره های بستر رودخانه ایجاد می شود.

اين گونه سازه ها معمولاً براي جلوگيري از فشار جريانهاي رودخانه اي و آبراهه اي  به كناره ی آنها طراحي و اجرا     مي گردند. اپي ها از مصالح مختلفي مانند: سنگ، سيمان، چوب، فلز و… ساخته مي شوند. و معمولاً به صورت انحرافي، بازدارنده و نرمال طراحي مي شوند. اگر اپي ها به صورت انحرافي باشند رسوبات  پشت آنها انباشته خواهد شد ولي در حالت بازدارنده، مواد فرسايش يافته جلوي آنها رسوب خواهد کرد. اگر اپي ها نرمال باشند به دو حالت اشاره شده      مي توانند از حركت مواد فرسايشي به وسیله ی جريان آب ممانعت بعمل آورند. به هر حال اين گونه سازه ها به صورت طولي در مسير آبراهه ها و رودخانه ها احداث مي شوند به همین دلیل به آنها سازه هاي طولي نیز گفته مي شود.

 6-2-3-2-  دایك

به دیواره های کنترل کننده یا محدود کننده ی سواحل وآبراهه های بزرگ فصلی و دائمی رود خانه ها دایک اطلاق    می شود. این سازه ها معمولا به موازات هم در دو طرف رودخانه ها ایجاد شده وهدف نهایی آنها جلوگیری از خطرپذیری  تاسیسات ساحلی است. انواع مختلف دایک عبارتند از:

 ·        دایک پیوسته

این نوع دایک از خاکریزهای  پیوسته ای است که در امتداد رودخانه ساخته می شود.

 ·        دایک منقطع

این دایک به صورت منقطع و دیواره های واگرا در جهت حرکت آب رود خانه هایی با شیب تند احداث می شود.

·        دایک با استاندارد بالا

این دایک برای مناطق شهری که تخریب سواحل رودخانه باعث ایجاد خسارت های فراوان می شود مناسب است. برحسب اهمیت اراضی و نوع خسارت های احتمالی جنس مصالح این دایک ها می تواند از خاک، سنگ ریزه، سنگ های بزرگ، انواع ملات ها، بتن ها و حتی بتن مسلح باشد.

 

 - جهت احداث سازه فوق از مصالح زیر استفاده می شود؛

چوب ، فلز ، خاک ،  سنگ ، گابیون ،  سنگ با ملات ،  سیمان ، بتن ،  بتن مسلح

 6-2-4- پخش سیلاب

منظور از اجرای این روش جمع آوری و کنترل هرزآب ها و سیلاب های ناشی از جریانات سطحی آب در اثر بارندگی ها و پخش آن در مراتع یا دیمزارهای مجاور آبراهه ها می باشد.

پخش سیلاب دو اثر عمده دارد:

1- هرز آب هایی را که از دسترس گیاهان خارج می گردد، مهار شده و با پخش آن در سطح مراتع و نفوذ آن در خاک موجب افزایش پوشش گیاهی و تولید علوفه     می گردد.

2- از فرسایش خاک و ایجاد و پیشروی گالی ها جلوگیری می نماید. 

 قبل از طرحی سیستم پخش سیلاب به دو نکته اساسی باید توجه داشت:

1- حداکثر شدت جریان آبی که در مواقع سیلابی جریان می یابد، چند متر مکعب در ثانیه است؟

2- حجم کل آبی که بعد از بارندگی مشخص در آبراهه مورد نظر جریان می یابد، چقدر است؟

لازم به ذکر است که برای اجرای یک سیستم موفق پخش سیلاب، بایستی میزان آب جاری شده در آبراهه به اندازه کافی زیاد باشد، ولی حجم آب نباید به قدری زیاد باشد که قابل کنترل نبوده و خسارت زیادی در سیستم به وجود آورد.  

به طور کلی پخش سیلاب در مناطقی قابل اجراست که میزان بارندگی آن بیش از 200 میلی متر (تا حدود 600 میلی متر) بوده و در اکثر سال ها (حداقل 8 سال از 10 سال) هرزآب کافی داشته باشد.

·        اگر جریان سیلاب ها مصادف با فصل رویش گیاهان بوده و در طول سال بیش از یک سیلاب وجود داشته باشد، حداکثر استفاده از پخش آب به عمل خواهد آمد. همچنین اگر مدت زمان جریان سیلاب نیز طولانی باشد، نتیجه بهتری عاید خواهد شد.

·        برای اینکه آب کافی به قطعه ای که روی آن پخش می گردد، برسد لازم است نسبت معقولی بین سطح آبخیز و سطح پخش شده وجود داشته باشد. این نسبت در شرایط مختلف از 1 به 5 تا 1 به 25 بسته به خصوصیات حوزه آبخیز تغییر می کند.

علاوه بر کمیت، کیفیت آب نیز باید مورد توجه قرار گیرد. آبی که از مراتع بدون پوشش گیاهی و بدلند سرازیر         می گردد، ممکن است آنقدر مواد محموله همراه داشته باشد که رسوبگذاری آن باعث خفگی گیاهان گیاهان موجود و تخریب ساختمان خاک گردد. از آب های شور نیز برای پخش نباید استفاده کرد.

  • به منظور کنترل رسوب در منطقه پخش می توان از روش هایی نظیر احیاء پوشش گیاهی در سطح حوزه آبخیز، ایجاد آبگیرهای رسوبگذاری در بالادست آبراهه، افزایش سطحی که آب بر روی آن پخش می گردد، ایجاد امکاناتی که از ورود سیلاب هایی با مواد محموله ای بیش از حد جلوگیری نماید و نظایر آنها استفاده کرد.  
  • اگر وضعیت پوشش گیاهی منطقه پخش به نحوی بود که میزان گونه های مرغوب از حد مطلوبی پایین تر است (10 تا 20 درصد از پوشش موجود) و یا گونه های خوشخوراک موجود به طور یکنواخت در سطح مرتع پراکنده نیستند ، بایستی برای افزایش تولید علوفه به مرتعکاری اقدام کرد .

 6-2-4-1- پخش سیلاب (مناطق مناسب پخش سیلاب)

  • دشت های وسیع با شیب ملایم و بدون آبراهه و گالی بهترین مناطق برای پخش آب هستند و اگر سیلاب مورد استفاده مواد محموله ای زیاد همراه نداشته باشد، شیب های زیر یک درصد شیب مناسبی خواهد بود.
  • در مواردی که برای پخش سیلاب از سیستم پخش با مخزن ذخیره مناسب استفاده می گردد و بخصوص در خاک هایی که دارای نفوذپذیری کم می باشد، شیب منطقه نبایستی از 2 درصد تجاوز کند.
  • در مراتعی که پخش آب به صورت مستقیم سیلاب ها انجام می گیرد و نفوذپذیری خاک نیز زیاد است تا شیب 5 درصد نیز می توان عملیات پخش سیلاب را اجرا نمود.
  • از نظر نوع خاک مراتعی با خاک های عمیق، حاصلخیز و لیمونی مناسبترین    خاک ها برای پخش سیلاب می باشند. ولی به طور کلی بر روی اکثر انواع خاک ها به استثنای خاک های خیلی سبک و شنی، ماسه های عمیق، خاک های کم عمق بر روی سنگ مادر و خاک هایی که دارای مقدار زیادی نمک و املاح محلول می باشند، می توان پخش سیلاب انجام داد. 

 6-2-4-2- اجزای سیستم های پخش آب

1- مخزن برای ذخیره موقت آب

2- سد یا دیواره انحرافی برای هدایت آب از آبراهه یا مخزن

3- مجرای آبرسانی برای هدایت آب به منطقه مورد نظر

4- پشته های کنترل آب در منطقه

5- پشته های جمع آوری و هدایت آب های اضافی برای جلوگیری از فرسایش

 6-2-4-3-  محاسن سد یا بند جمع کننده سیلاب

الف- فراهم آوردن امکان کنترل حدنهائی سیلاب

ب- افزایش زمان جریان آب در سیستم

ج- فراهم شدن امکان رسوب قسمتی از مواد محموله در پشت آن

6- 3- عملیات بیومکانیکی

عملیات بیومکانیک به تلفیقی از عملیات مکانیکی و بیولوژیک اطلاق می گردد. در حقیقت نقش باز دارنده و کوتاه مدت جلوگیری از فرسایش خاک به عملیات مکانیکی و نقش تثبیت دراز مدت آن به عملیات بیولوژیک واگذار شده است. به سخن دیگر کار مکانیکی مقدمه و بستر کار بیولوژیک قرار گرفته و کار بیولوژیک کامل کننده و تداوم دهنده ی  کار مکانیکی خواهد بود.

 به دلیل سادگی سازه های مکانیکی و احداث بانکت و تراس و سودآور بودن عملیات بیولوژیکی (کاشت بذرعلوفه ای یا درختان مثمر ) این نوع عملیات می تواند با کمک وهمکاری متقابل دولت (اعطای اعتبارات کم بهره یا بلا عوض) و مردم (کار یدی و یا هزینه کرد ریالی) نتایج خوبی را درپی داشته باشد. در ادامه به برخی از انواع عملیات  بیولوژیک اشاره می شود:

 6-3-1- كود پاشی

گیاهان با رشد خود (شاخه، برگ، ریشه) به تثبیت خاک های اطراف خود کمک می کنند، آب، نور و بستر حاوی موادغذایی غنی، تولید حداکثر و مطلوب را به دنبال دارد. کمبود مواد غذایی یکی از عوامل محدود کننده ی رشد گیاهان است، بنابراین در قسمتی از اراضی که با کمبود موادغذایی روبه روست می توان با دادن کودهای (آلی و شیمیایی) به رشد گیاهان  کمک کرد. با این هدف در مراتع وجنگل ها که یکی از منابع خدادادی تولید هوای پاک، آب، علوفه ی دام، گیاهان دارویی و صنعتی هستند و همچنین در خاک های عمیق با بافت متوسط (ساختمان خوب) که میزان بارندگی بیش از 350 میلی متر باشد کود پاشی توصیه می شود.

میزان کود مصرفی به نوع کود، میزان فقراراضی و میزان بارندگی بستگی دارد، ولی بیشتر محققان میزان مطلوب مصرف کودهای شیمیایی را 150- 100  کیلوگرم در هکتار می دانند.

در راستای استفاده از کود ها اولویت در استفاده از کود های کامل است این دسته کودها از مخلوط کردن نسبت های مختلف مواد آلی و معدنی  به دست می آیند، این کودها علاوه بر دارا بودن عناصر اصلی، حاوی عناصر ریزمغذی مورد نیاز گیاه هستند. با توجه به این که ریزمغذی ها در خاک های قلیایی به خوبی جذب نمی شوند و راندمان مصرف آنها پایین است، استفاده ی توام عناصر معدنی با مواد آلی موجب جذب بهتر این عناصر به وسیله ی گیاه می شود.

 6-3-2-  بانكت بندی

بانكت احداث جوي ها، پشته ها يا حفره هايي بر روي خطوط تراز است  كه به منظور جمع آوري آب هاي حاصل از بارش برف و باران، كاهش سرعت آب  و افزایش نفوذ آن به داخل زمين احداث می شود. همچنين بانكت در مناطقي كه جريان آب هاي سطحي شديد باشد، براي كنترل سيلاب احداث مي گردد. لازم به يادآوري است عمق وعرض بانكت و ظرفيت آن با توجه به شرايط منطقه و ميزان شديد ترين بارش بين 45 تا 90 سانتي مترمتغیر است.

بانكت بندي كه معمولاً در اراضي مرتعي و جنگلي كاربرد زيادي دارد براساس فرمولهاي تجربي از قبيل فرمول ساكاردي  در آبخيزهاي كشور طراحي و اجرا مي شود. تاثير بانکت بندی بر كاهش فرسايش خاك از طريق كم کردن  طول شيب دامنه ها صورت می گیرد، بدين ترتيب كه سرعت رواناب بر روي يك دامنه قبل از اينكه به آستانه فرسايش برسد از طريق بانكتهاي احداث شده محدود مي شود و به عبارت ديگر رواناب حركت يافته در بين فواصل بانكتها فرصت كافي جهت رسيدن به سرعت آستانه ی فرسايش را نخواهد داشت و آب جاري شده در داخل بانكتها جمع خواهد شد .

 6-3-3- فاروئینگ

فاروئينگ در پروژه هاي آبخيزداري شامل شيارهايي است كه بر روي خطوط تراز احداث می شود. اين شيارها مانند بانكتها عمل کرده و از حركت رواناب بر روي دامنه هاي شيبدار جلوگيري مي کنند. بر همين اساس فاروئينگ موجب كاهش ميزان فرسايش خاك در اثر محدود نمودن حركت رواناب مي شود و لذا سرعت جريانهاي سطحي به سرعت حد آستانه فرسايش نخواهد رسيد مگر اينكه فواصل تعيين شده براي احداث فاروها بيشتر از ضوابط طراحي لحاظ شده باشد.

مشخصات فاروها ؛

1- طول 40 تا 60 متر

2- فاصله انقطاع 60 تا 90 متر

3- فاصله فاروها از یکدیگر بستگی به درصد شیب و شدت باران دارد و بین 2 تا 4 متر می باشد.

·        در مناطق کویری و بادخیز فاروها در جهت عمود بر باد غالب زده می شود.

·        در صورتی که گیاهان مرتعی مرغوب کمتر از 10 درصد ترکیب پوشش گیاهی را شامل باشد، بذرکاری یا بوته کاری در قسمت پایین فاروها که خاک انباشته می شود، ضروری است.

·        در مناطقی که شیار ایجاد می شود نباید برای مدت یک سال مورد استفاده قرار گیرد و در صورتی که توام با شیار، بذرکاری یا نهال کاری نیز انجام شود، برای مدت 2 فصل رشد باید از ورود دام جلوگیری کرد.

 

 

6-3-4- پی تینگ

 

پیتینگ در سطح مراتع عبارت از ایجاد چاله های کوچک در خاک به منظور افزایش نفوذپذیری آن و ذخیره نزولات آسمانی در داخل چاله ها و خاک اطراف آن و جلوگیری از جریان سطحی آب های حاصل از بارندگی جهت استفاده گیاهان مرتعی می باشد.

در مورد تعیین فواصل ردیف های چاله ها، ردیف هایی با فواصل 90-60 سانتی متر بهترین نتیجه را داده است، در حالی که ردیف هایی با فواصل بیش از 5/1 متر کمترین نتیجه را در افزایش رطوبت خاک و در نتیجه بالا بردن تولید علوفه داشته است.

در مورد اندازه چاله ها، چاله های عریض و کم عمق با ابعاد 5/2*5/1 متر با عمقی در حدود 15 سانتی متر عمر بیشتری نسبت به چاله های معمولی دارد. 

اين گونه عمليات كه به عنوان چاله سازي در مراتع اطلاق مي گردند با ا بعاد مشخصي و به صورت رديفهاي مرتبي بر روي ارا ضي مرتعي جهت افزايش رطوبت خاك بكار برده مي شوند. عمليات پي تينگ برای اصلاح مراتع در مناطقي كه داراي بارندگي متوسط سالانه بيش از 300 ميليمتر هستند مورداستفاده قرار مي گيرد. اين گونه فعاليتها دراراضي مرتعي با شيب كم به وسيله ی دستگاه چاله زن اجرا مي شود .

 6-3-5- ریپر زدن

در برخی مراتع با وجود اینکه خاک سطحی از نفوذپذیری کافی برخوردار است، وجود لایه های رسی و غیر قابل نفوذ در زیر آن از ذخیره آب کافی در خاک جلوگیری نموده و جریان های سطحی یا زیرزمینی آب را موجب می گردد. در بعضی مراتع نیز خاک سنگین و نسبتاً عمیق سطحی از نفوذ آب جلوگیری کرده و سبب می شود که آب حاصل از بارندگی ها در سطح زمین جاری شده و از دسترس گیاهان خارج شود.

منظور از ریپر زدن شکستن لایه های سخت خاک جهت افزایش نفوذپذیری آن در مقابل آب و همچنین ایجاد شرایط مناسب برای فعالیت و نفوذ ریشه های گیاهان مرتعی می باشد.

ریپرزدن بخصوص در اراضی شیبدار، بایستی مانند سایر روش های ذخیره نزولات آسمانی در روی خطوط تراز انجام گیرد. فاصله مناسب برای ردیف ها 180-120 سانتی متر و عمق آنها با توجه به عمق لایه غیر قابل نفوذ از 25 تا 90 سانتی متر تغییر می کند.

نبایستی در روی خاک های کم عمقی که بر روی سنگ مادر قرار گرفته است و یا در اراضی با شیب تند از روش ریپر زدن استفاده شود.

ریپر بایستی در زمانی زده شود که خاک کاملاً خشک بوده و لایه غیر قابل نفوذ در اثر ریپر خرد و متلاشی گردد. 

6-3-6-  تراس بندی

تراس بندي يكي از انواع عمليات های حفاظت آب و خاك است و به دلیل هزینه ی بالا تنها در اراضي حاصلخيز كه از جنبه ی توليد اقتصادی توان بيشتري دارند طراحي و اجرا مي شود. براي طراحي تراسها از فواصل عمودي بين آنها استفاده مي شود و بر اين اساس همه ی  فرمولهاي تئوريك و تجربي از طريق فواصل عمودي آنها ابداع شده اند.

 تراسها برعكس بانكت بندي موجب حذف شيب طولي دامنه ها مي شوند  لذا تاثيرشان بر روي رواناب و كاهش فرسايش خاك از طريق حذف نمودن شيب صورت می گیرد. اين گونه عمليات با حذف و يا كم نمودن شيب طولي موجب عدم حركت رواناب بر روي دامنه ی شيبدار شده و ميزان رواناب خروجي را كاهش مي دهد.

 تراس بندي معمولاً بر روي اراضي شيبدار با شيب 8 تا12 درصد طراحي و اجرا مي گردند و هر چه شيب دامنه افزايش يابد حجم خاك برداري و خاكريزي نیز بیشتر شده و هزينه ی احداث تراس بیشتر می شود بنابراين تراسها تنها در اراضي كه توجيه اقتصادي و فني لازم را دارا باشند اجرا خواهد شد.

 هدف از تراس بندي کنترل اثرات تخريبي شيب زمين است، در واقع تراس بندي عبارتست از ايجاد سطوح افقي جهت كشت محصولات بر روي زمين هاي شيب دار .

  نكات قابل توجه:

 ·        تراس بندي با ديواره هاي عمودي وشيب دار به منظور جمع آوري آب بيشتر احداث مي شود.

·        كف ترس ها DARRAM - توسعه پایدار با آبخیزداری
منبع : DARRA

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    مطالب کدام قسمت سایت بیشتر بروز شود؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 53
  • کل نظرات : 17
  • افراد آنلاین : 5
  • تعداد اعضا : 154
  • آی پی امروز : 23
  • آی پی دیروز : 65
  • بازدید امروز : 26
  • باردید دیروز : 69
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 96
  • بازدید ماه : 95
  • بازدید سال : 200
  • بازدید کلی : 89,516
  • کدهای اختصاصی
    قفس دانلود فیلم